اندر احوالات دنیا...

ولقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا...

نمیدونم این آدم از جون خدا چی میخواد و چه مرگشه؟خدایی که آدم رو نسبت به سایر موجودات گرامی داشته و  احترام عزت فوق العاده ای  سرش گذاشته و همه چیز رو چه توی خشکی و چه دریا مسخر و مورد اراده ی انسان قرار داده تا انسان هر کاری دلش خواست (البته تاجایی که خدا اجازه داده)انجام بده.حالا همین آدم دو قورت و نیمش هم باقیه.!!! تازه رزق و روزی تعیین شده ای هم براش قرارداده تا حداقل جوش اینو نزنه و بره دنبال هدف اصلی خلقتش ولی نمیدونم این حرص و جوش ما برای چیه؟و خدا همین انسان ناسپاس  رو بر بسیاری از موجودات برتری داده و اونم چه برتری دادنی... آخه خلقت آدم خیلی عجیب غریبه.دوبعد داره. یکی جسم و یکی روح. اگه آدم  بره مثل بقیه حیوونا فقط سراغ خورد و خوراک وچریدن بااونا فرقی نداره بلکه ازاونا بدتر و گمراه تره(اولئک کالانعام بل هم اضل سبیلا) ولی اگه همین آدم بره سراغ اون  خلقت عجیبش که همون حاکمیت عقل و ترجیح

روح برجسمه به جایی خواهد رسید که نزدیک خدا بشه و فخر ملائکه.

این انسان کسی میشه که به مقام محمود و ستوده شده خدا برسه.البته راه داره برای رسیدن به اون مقام.آخه من چی بگم از جلسه خصوصی بین خالق و مخلوق و عبد و معبود.چی بگم از عشق بازی اینا که وقتی همه توی رؤیاها سیر میکنن اینا دارن عشق بازی میکنن و گل میگن و گل میشنفن.(ومن اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا)

من نمیدونم تو با خدا چند چندی؟ولی میدونم من یکی خیلی عقبم.خدا همه جوره پای ما واستاده ولی ما دودستی خودمونو توی آغوش ابلیس خبیث میندازیم و بهش باج میدیم که مبادا مارو کنار بزنه...

آی رفیق شب قدر نزدیکه.خدا گفته به بنده هام خبر بدین که من خیلی آمرزنده و مهربونم.(انی انا الغفور الرحیم) و همین خدا برای کسایی که از هدایتها چشم پوشیدن و به جنگش رفتن عذابی دردناک رو در نظر گرفته...

وقتشه یه تصمیم جدی بگیریم که خوlمونو به کی قراره بفروشیم؟خدا یا شیطون؟

یاحق



نظرات 4 + ارسال نظر
sed moji یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:54

goyand k karim asto gonah mibakhshad////giram k bbakhshad ze khejalat che konam???

جوادآقا دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 http://javadagha.blogfa.com

سلام
حرفی که از دل برمی آید حتماً به دل می نشیند. این هم یکی دیگر از قانون های وبلاگ نویسی است!
دمت گرم علی جان

حرف دل پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:35 http://harf-e-del.blogfa.com

سلام علی جان. سبکی که سید محمود داده بود بهم...
***
یه مد تنها و غریب، تو کوچه پریشونه
از غم غربت به خدا، از همه دنیا دلخونه
از این زمونه خسته و، هی داره روضه میخونه
هر لحظه ای توی سرش، یاد اون روزیه، که جلوی چشاش
تو کوچه های مدینه، مادری رو زدن، جلوی بچه هاش
دست یه مرد بی همه چیز، رفت بالا که بیاد، به روی گونه هاش
افتاده بود روی زمین، چادرش خاکی بود، ولی باز دوباره
اومد که پاشه از رو زمین، ولی دید که پاهاش، دیگه جون نداره
دستش به دیوار کوچه ها، گفت یکی بره و فضه رو بیاره
وای جگرم، دیدی چی اومد به سرم، وای گل یاس پرپرم، داغ تو رو کجا ببرم...
وای علی علی علی وای علی علی علی...
***
سنگ صبور قلب من، تو بوده ای کنار من
ای چاه کوفه تو ببین، رفته ز کف قرار من
با فکر یک روز به خدا، خزون شده بهار من
یاد او لحظه ای که حسن، جیگرش خون میشه، از زهر زمونه
زینب میاد و میبینه که، جلوی داداشش، پر لخته خونه
این صحنه تا آخر عمر، یاد دختر من، به خدا میمونه
وقتی که میبرن تابوتو، عده ای تو کوچه، تیر بارون میکنن
دل منو فا طمه رو، دوباره تو کوچه، اونا خون میکنن
کاشکی اباالفضل نبینه، قامت زینبو که کمون میکنن
وای ثمرم، دیدی چی اومد به سرم، وای از غریبیت پسرم، داغ تو رو کجا ببرم...
وای علی علی علی وای علی علی علی...
***
بند آخرش هم ایشالله تا ظهر آماده میشه واست میفرستم... شرمنده یکم دیر شد... سبک رو دیر بهم رسوند... ضمنا دیشب داشتم روش کار میکردم نخوابیدم الآن خیلی خسته شدم احتمالا غلط املایی داشته باشه...
***راستی اینو تایید نکن...***
ضمنا...
"""ما مامور به وظیفه ایم، نه نتیجه..."""
وظیفه ام بود بهت برسونم... همین!!!
منتظرم...
یاعلی
التماس دعای فرج

حرف دل چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:17 http://harf-e-del.blogfa.com

سلام علی جان. اولا دستت درد نکنه بابت تایید نکردن قبلی...!!!
"دیده اید که..."
به روز و...
منتظرم...
یاعلی
التماس دعای فرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد